اندیشه ایرانشهری دقیقا یعنی اندیشه ایرانی/محمدرضا پاسبان

۲۱ آذر, ۱۳۹۹
اندیشه ایرانشهری دقیقا یعنی اندیشه ایرانی/محمدرضا پاسبان

ایرانشهر نام کشورمان از ۱۸۰۰ سال پیش در نوشتهای اردشیر پاپکان تا سده ها پس از اسلام بود، از وقتی که شاپور اول ساسانی گفت «من خداوندگار ایرانشهرم» تا وقتی که ابوریحان بیرونی «ایرانشهر را قلب زمین» نامید. طرفه انکه قومگرایان با نهایت بیسوادی و گستاخی و چشم بستن بر اسناد رسمی و دیوانی از جمله قراردادهای رسمی بین المللی میان پادشاهان ایران و حتی خانهای مهاجم با بیگانگان و سکه های نادرشاهی و فرمان مشروطه مظفرالدین شاه که خود شاه ایران خوانده اند، نام مقدس و اهورایی «ایران» را جعل رضا شاه می‌دانند.

این نماینده محترم مجلس با قراردادن پان ترکیسم که هدفش نابودی ایران و بازی در زمین دشمنان کشور است و پان ایرانیسم در یک ترازو، ایرانزمین را میدان جنگ ایران و توران تصور فرموده اند. پان‌ایرانیسم را اگر ایدئولوژی یا مکتب یا حزب سیاسی تلقی کنیم، مانند سایر گروهها و ایدئولوژی‌ها حتما قابل نقد است. اما منظور آقای نماینده از پان ایرانیسم، یک حزب یا یک ایدئولوژی نیست در ریتوریک این عده، پان‌ایرانیسم یعنی دفاع از «تمامیت ارضی» و یا حداقل ایراندوستی و پایبندی به قانون اساسی که فارسی را زبان رسمی،ملّی و مشترک این کشور میداند.

ایشان هم فکرانش دقیقا بر خود ایران، و هویتی دیرپا به نام ایران می‌تازند. همانها که از اوردن واژه پارسی در روز بزرگداشت زبان پارسی در شهرداری تبریز عمدا پرهیز کردند. همین نماینده پیشتر نیز خواهان انحلال فرهنگستان زبان پارسی شده بود.

جریان قومگرای ایرانستیز اصطلاح و حقیقت تاریخی «ایرانشهری» را با پنهان شدن در لابلای مفاهیم دین مدارانه، ابزاری برای تخریب چهره مدنیّت ایرانی نموده‌ و با نفوذ در ارکان حساس نظام، به هرکسی که از ایران، تمامیت ارضی کشور و زبان تمدن ساز ولی بی پناه پارسی سخن بگوید، برچسب نخ نمای پهلوی‌گرایی و شوونیسم میزنند. اینان با همدمی با قومگراها در جعل هویت حتی بعضا ایران ستیزانه برای بزرگان حوزه تمدن ایران و تاریخ سازان و مفاخر ایرانی از پورسینا تا نظامی گنجوی و… ایراندوستی را تخطئه و به پرسش می گیرند و تلاش می کنند تا خواسته یا ناخواسته در راستای دشمنی عریان بدخواهان ایران و تحقق خوابهای آشفته چندپاره شدن ایرانزمین گام بردارند.

اینان نه میدانند ایرانشهر یعنی چه و کجا بوده ، و نه یک خط از کتاب‌های «سید جواد طباطبایی تبریزی» را خوانده‌اند.

‎مردم ایران با همه نابسامانیهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کنونی، با افتخار دلباخته « هویت ملی ایرانی » خود بوده و بسیاری از «ایراندوستان» و مردمی که عاشق تاریخ و فرهنگ و هویت ملی خود هستند، شاید اصلا ندانند ایرانشهر کجاست و سید جواد طباطبایی کیست؟ اما چرا جریان قومگرا سعی دارد مفهوم ایرانشهر را برابر با نژادپرستی و همه «ایران‌دوستان » را ایرانشهری خطاب کند و این اصطلاح را بد جلوه دهد ؟ شاید این عده دوستان مانند قدیم، هنگام حمله دشمن، دروازه های قلعه را از درون بر آنها بگشایند.

آقای نماینده ای که سخنان شما با اقبال خبرگزاری آناتولی و عناصر واگرا مواجه شده! وقتی که مشتی جاهل یا مزدور هم زمان با گردهمایی صدنفره در بادکوبه و استانبول شعار «کرد، فارس ارمنی دشمن ترکان» و‌یا با بنر پنجاه متری «یا یوگسلاوی یا چکسلواکی؛ انتخاب با شماست» در ورزشگاهی همگانی در خیابانهای شهر موضوع نمایندگی شما که همیشه خاستگاه ایراندوستی بوده، سردادند و رژه رفتند در کدام خواب تشریف داشتید؟

محمدرضا پاسبان، استاد حقوق دانشگاه علامه طباطبایی