جستجوی واژه «آذری» در متون کهن تاریخی-1 / وحید رنجبری

۲۳ مرداد, ۱۳۹۵
جستجوی واژه «آذری» در متون کهن تاریخی-1 / وحید رنجبری

نفس این نفی و انکار با هدف «برساختن» هویتی جدید و البته غیر ایرانی برای استان‌ها و سرزمین ما آذربایجانی ها است. زیرا بار ایرانشهری، مفاهیمی مانند آذربایجانی و آذری به قدری زیاد است که ظرفیت جعل و برساختگی و تحمیل بار غیر ایرانی را سلب می کند.

ادعاهای جدید مبتنی بر این پیش‌فرض است که واژه آذری قدمت تاریخی ندارد و رواج آن به صد سال پیش و احتمالا دستکار دولت باز می‌گردد. گذشته از تئوری توطئه در گزاره اخیر، لازمه اثبات یا کذب آن یافتن یا نیافتن منابعی در پیش از 100 سال گذشته است که در آن از اصطلاح «آذری» استفاده شده باشد.

سایت آذری‌ها قصد دارد طی سلسله یادداشتی‌هایی به بررسی متون کهن و منابع تاریخ نگاری سنتی پرداخته و مدلول‌هایی که در بر صفت «آذری» دلالت دارند را بیابد.

در اینجا لازم است یکبار دیگر، به تعریف دو مفهوم مهم و تاریخی آذری و آذربایجانی بپردازیم.

1-    آذربایجان اصطلاحی تاریخی و جغرافیایی است که ریشه آن به معنای  (جایگاه) سرزمین آتش ( آذر+بایگان) است. علیرغم تئوری بافی‌های بی اساس به اصطلاح زبان شناسانه برای این کلمه در دوران حاکمیت شوروی ( برای مثال سید اف که مصرف سیاسی داشت) می دانیم که هنوز قوی ترین باور در خصوص ریشه نام و تحلیل زبان شناختی این واژه به سرزمین آتش باز می‌گردد.

دستگاه تبلیغاتی جمهوری باکو، که در داخل کشور خود و برای مصرف داخلی، تئوری بافی بی مسمای سیداف و دوران شوروی را در این خصوص ادامه میدهد، اخیرا در تبلیغات جهانی خود در اروپا ( حوزه توریسم و فوتبال) از عبارت Land of Fire برای معرفی به جمهوری آذربایجان استفاده کرده است و این نشانگر اعتبار بی چون و چرای ریشه پارسی این کلمه است.

مطلب دوم در خصوص عبارت آذربایجان بار جغرافیایی آن است. مفهوم آذربایجان در طول تاریخ فاقد بار قومی یا نژادی بوده و به طور کلی بار «جغرافیایی» و «سرزمینی» داشته است. بنابراین برداشت ما از عبارت آذربایجان جغرافیایی است.

2-     کلمه «آذری»، به چند دلیل به آذربایجان باز می گردد. یکم «صفت نسبی» است که با آذربایجان در پیوند است و گاه به معنای قومی/ناحیه ای به کار می رود.. دوم، زبان کهن آذربایجان زبان آذری بود که ریشه پهلوی داشت و اکنون تقریبا از بین رفته است اما نشانه هایی از آن در زبان فعلی آذربایجان که میتوان آنرا ترکی آذری نامید وجود دارد. سوم، «دلالت تاریخی»، رواج یک عبارت در طول تاریخ و مرور زمان به یک امر اصالت میدهد و آن را تبدیل به رویه می‌کند. موضوع این سلسله از یادداشت‌ها دلالت های تاریخی واژه آذری در متون کهن است.

پیش تر پیرامون واژه « آذری » در مفهوم زبانی مطالب بسیاری از سوی استادان حوزه تاریخ و زبان شناسی نگاشته شده است و اسناد پر شماری از منابع کلاسیک اسلامی ارائه گردیده است بسیاری از آن مقالات و آثار تا کنون در سایت آذری‌ها منتشر شده است و در اینجا نیازی به تکرار نیست.

در یادداشت نخست این مجموعه ، پیرامون کاربرد واژه « آذری » برای اشاره به مردم ناحیه آذربایجان حداقل می توان دو سند بسیار مهم و دست اول تاریخی ارائه نمود :

 

 

 

1-    سند شماره یک : کتاب البلدان اثر احمد بن ابی یعقوب بن جعفر بن وهب بن واضح عباسی معروف به “یعقوبی” مورخ و جغرافی‌دان بنام قرن سوم هجری ، همزمان با دوران خلافت عباسیان می باشد . وی این کتاب را در سال ۲۵۸ هجری قمری و  نوشت و این کتاب، مرجعی برای نویسندگان بعد از او قرار گرفت. وی برای نگارش این کتاب اقدام به سفر و سیاحت‌های زیادی کرد. او مسافرت خود را از بغداد و سامرا شروع می‌کند و بعد به طرف ایران و شمال افغانستان و ترکستان و هند و چین می‌رود. سپس از جغرافیای امپراتوری بیزانس، سوریه، مصر و شمال آفریقا سخن می‌گوید. که البته بخش بیزانس و شمال آفریقای این اثر گم شده است. یعقوبی در کتاب خود در خصوص آذربایجان و باشندگانش می نویسد :

 

« و اهل مدن اذربیجان و کورها اخلاط من العجم الاذریه و الجاودانیه القدم اصحاب مدینه البذ التی کان فیها بابک تم نزلتها العرب الما افتتحت »

همانطور که در متن عربی هم مشاهده می فرمائید وی مردم آذربایجان را مخلوطی از ایرانیان آذری و جاودانیهٔ قدیم می‌شمارد و به نظر می‌رسد منظورش آذربایجانی‌های مسلمان و آذربایجانی‌های پیرو بابک خرّم‌دین است

 

عبارت آذری/ الآذریه در روایت یعقوبی (تاریخ البلدان)
 
 

2-    سند شماره دو : کتاب  التنبیه و الاشراف اثر علی بن حسین مسعودی ،تاریخ‌نویس و جغرافی‌دان و دانشمند و جهان‌گرد بغدادی قرن چهارم هجری می باشد. مسعودی در خصوص سال های پایانی حکومت ساسانیان و نیز جنگ معروف قادسیه بین ایران و اعراب می نویسد :

 

« فلم تزل معظمه عند جمیع ملوکهم إلى أن وجه بها یزدجرد بن شهریار آخر ملوک الفرس من الساسانیه مع رستم الآذرى لحرب العرب بالقادسیه فی سنه 16 على ما فی ذلک من التنازع. »

همانطور که در متن عربی هم مشاهده می فرمائید وی رستم فرخزاد سپهسالار کل ارتش ایران را با عنوان « رستم الآذرى » خطاب میکند و وی را آذری می داند.

 
کلمه “آذری” در روایت مسعودی (تنبیه الاشراف)
 

اسناد دست اول تاریخی نامبرده شده در متن به روشنی نشان می دهد که واژه « آذری » در مفهوم قومی و تباری دارای اصالت بوده و مورخین بنام سده های نخستین اسلامی از این واژه جهت اشاره به تبار  مردمان و باشندگان آذرآبادگان استفاده کرده اند.

در یادداشت های آتی به منابع جدیدتر و منحصر به فردتر در خصوص اصطلاح آذری اشاره خواهیم کرد.


ادامه دارد…