نگاهی به تشکیل فراکسیون مناطق ترک‌نشین /صادق ملکی

۱۹ آبان, ۱۳۹۵
نگاهی به تشکیل فراکسیون مناطق ترک‌نشین /صادق ملکی

به عنوان یک ایرانی آذری همیشه دغدغه هایم برای ایران بوده و تا ابد خواهد بود. این دغدغه ها در بخشی حاصل نوستالژی جدایی سرزمین های قفقاز از مام میهن و نگرانی از تکرار آن بوده و به همین سبب خطر تجزیه چون همه ایرانیان، همواره همراهم بوده و هست. بحث رایج در مورد  قومیت، زبان آذری و یا ترک را بیهوده دانسته و اعتقاد دارم زبان آذری های ایرانی، زبان ترکی است. اعتقاد دارم در طول تاریخ، آن چه عامل ماندگاری ایران و ایرانی بوده و هست بیش از زبان و قومیت، فرهنگ غنی ایرانی وتبلورهای آن چون نوروز و عاشورا بوده و خواهد بود. در این میان یادآور می شوم زبان ترکی آذری با فرهنگ غنی فولکولوریک و مرثیه سرایی که داشته و دارد، عاملی در جهت دوام و بقای ایران بوده و در حفظ آن نقش بنیادی داشته و دارد.

ایران امروز مدیون شکل گیری و ظهور دولت صفوی بوده و است. صفویان از میان ترکان برخاسته و با زیر سئوال بردن مشروعیت عثمانیان، خود احیاگر روح ایرانی و میراث دار دولت داری و فرهنگ ایرانی شده و توانستند در یک سیر تاریخی ایران امروز را به منصه ظهور و بروز برسانند. صفویان در انتخاب مولفه هویتی خود، نه تنها هویت ایرانی را برگزیندند، بلکه با پرداختن و توسعه تبلورهای فرهنگ ایرانی چون عاشورا و نوروز، به فرهنگ ایرانی خدمتی ماندگار کردند. دولت صفوی در قیاس با  ملل و فرهنگ های پیرامونی و در یک سیر تاریخی، با  ساختن هویتی مجزا و استثنایی در ایران، به ایجاد و ظهور هویتی موفق شد که علیرغم رنج ها و جنگ های بسیار، همچنان استوار ایستاده است. کثرت در وحدت و وحدت در کثرت، ویژه گی روح ایرانی شد و نگاهی به خاورمیانه نشان می دهد که تاکنون ایرانیان در قیاس با همسایگان خویش، کمترین معضل قومی و مذهبی را داشته اند.

و اما تشکیل فراکسیون مناطق ترک نشین ایران در مجلس شورای اسلامی

عرصه سیاست و کشورداری، صحنه محاسبات دقیق بوده و در وضعیت های بحرانی، اهمیت ارزیابی هر اقدام و تبعات داخلی و خارجی آن مضاعف می شود. در شرایط بحرانی خاورمیانه اگر امنیت و وحدت ملی ایران و ایرانیان عامل حسد کشورها پیرامونی نباشد، مسلما عامل غبطه است. در روزهایی که بیش از همه زمان ها باید از وحدت حمایت کرده و برای تقویت انسجام ملی تلاش کرد، تشکیل فراکسیون مناطق ترک نشین یک شوک سیاسی بوده و است.

اگر دلایل و دستوری در کار نباشد، تشکیل فراکسیون ترک زبانان در مجلس شورای اسلامی در حاشیه اخبار تحولات حلب، موصل و تغییر وزرا قرار گرفته و  افکار عمومی نسبت به آن، چندان توجهی نکردند. این خبری بسیار مهم بوده و نیاز به واکاویی های متعدد داشته و دارد. بی شک آذری ها یا ترک های ایرانی در تاریخ معاصر ایران نقش بی بدیل داشته، دارند و خواهند داشت.

در حالی که ظهور ایران نوین مدیون دولت صفویه بوده است، نام گذاری فراکسیونی به نام مناطق ترک نشین، جای تعمق بسیار داشته و دارد. هویت ایرانی همواره فرا قومی بوده و ایران در حالی که موطن قومیت ها و مذاهب مختلف بوده و هست، تشکیل یک فراکسیون گرد نام یک قوم فارغ از این که بر خلاف مصالح ملی –  اسلامی است، می تواند عقبه هایی چون تشکیل فراکسیون های اقوام دیگر را در پی داشته باشد. بی شک آذری ها ستون فقرات ایران هستند. در شرایط خطیر منطقه، طرح و شکل گیری فراکسیون مناطق ترک نشین و مانور روی آن، در حالی که یکی از علل امروز بحران در خاورمیانه، غلبه نگاه قومی و مذهبی است، محل سئوال جدی دارد. آذری ها یا ترک ها چون سایر اقوام صاحبان اصلی ایرانند. آذری ها در دوره های مختلف جنگ های ایرانیان با عثمانی ها و روس ها  پیش قراولان دفاع از وطن و مذهب  بوده و هنوز یاد سلحشورهای لشگر عاشورا در جنگ تحمیلی، مایه مباهات و غرور ملی هر ایرانی است.

در مجلس شورای اسلامی نیز چون همه کشورهای توسعه یافته اگر مطالباتی در سطوح مختلف  مطرح است یا احساس تبعضی می شود، کانال طرح و پیگیری مطالبات، باید در قالب احزاب و فراکسیون های سیاسی پیگیری شود. گنجاندن نام قومی – یا مذهبی و طرح مطالبات تحت نام یک قوم یا زبان به بیراهه رفتن و افتادن در چرخه طرح مطالبات اقوام دیگر در قالب فراکسیون های قومی و بسترسازی برای سوءاستفاده خارجی است. دوستان اصلاح طلب و اصولگرایی که اقدام به مدیریت این تحول کرده اند، بی شک همگی دغدغه ایران را داشته و بارها از امتحان های سخت عبور کرده و خود اذعان دارند که آذربایجان سر ایران است و پیکر بدون سر معنا ندارد. جا دارد اعضا ی این فراکسیون در تداوم راه ستارخان، باقرخان، باکری ها، حماسه آفرینان 29 بهمن تبریز در سال 56 و … برای حفظ این سر، بیش همه ایرانیان تلاش کنند.

نکته آنکه بنظر می رسد خلا احزاب به معنای واقعی و عدم کارایی فراکسیون های سیاسی در ایران از عوامل موثر در رویکرد به تشکیل فراکسیون قومی و مذهبی باشد. با توجه به این موضوع برای پایدار کردن نظام سیاسی و کاهش خطرات بروز گرایشات قومی و مذهبی در عرصه سیاسی، ضروری است  برای ظهور احزاب در کشور بسترسازی گردد. تشکیل احزاب از یک سومانع از خطرات مترتب از ناحیه تشکیل فراکسیون های قومی و مذهبی شده و از سوی دیگر کشور را  عملا وارد نرم های توسعه سیاسی خواهد کرد.

 

 

 

منبع: دیپلماسی ایرانی