تاثیر انقلاب آرام ارمنستان بر جمهوری آذربایجان/برهان حشمتی

۵ اسفند, ۱۳۹۷
تاثیر انقلاب آرام ارمنستان بر جمهوری آذربایجان/برهان حشمتی

پس از گذشت حدود 9 ماه از انقلاب آرام در ارمنستان، زایش تاثیرات این تحول  در جمهوری آذربایجان نیز قابل مشاهده است. طی هفته های اخیر تحرک اجتماعی و حضور مردم در تجمعات اعتراضی مخالفان سیاسی دولت جمهوری آذربایجان در حال رونق گرفتن است. حضور گسترده و قابل توجه معترضان  در تجمع ” شورای ملی” در 19 ژانویه، تحرک گسترده در بیان اعتراضات در شبکه های اجتماعی، ابراز نگرانی مقامات دولتی درباره برتری یافتن منتقدان در فضای اینترنتی و شبکه های اجتماعی، اقدامات شخص رییس جمهوری آذربایجان برای همراه نشان خود با مردم با حرکت هایی همچون حضور در منزل مخروبه محل سکونت پیرزنی در منطقه “شماخی” و بوسه زدن به دست پیرزن، ترانه خواندن الهام علی اف به همراه مردم در سفر به شهرستان ” بیلقان” و به آغوش گرفتن کودک یکی از ساکنان، سفر مهربان علی اوا و لیلا علی اوا ، همسر و دختر الهام علی اف به شهر گنجه و حضور در زیارتگاه امامزاده این شهر و اهدای قرآن به آنها در این زیارتگاه و دستور مهربان علی اوا برای پهن شدن سفره احسان در این زیارتگاه ، موافقت رییس جمهوری آذربایجان با سفر باکوی رستم ابراهیم بیگف، نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال 2013 که در آن زمان اجازه بازگشت به باکو را نیافته و از رقابت در انتخابات محروم شده بود، دیدار رییس جمهوری آذربایجان با جمعی از خانواده های جان باختگان جنگ قراباغ و موافقت با پرداخت خون بهاء به این خانواده ها و… از جمله حرکت های سیاسی بوده است که نظام سیاسی جمهوری آذربایجان به منظور مهار تاثیرات انقلاب آرام ارمنستان بر جمهوری آذربایجان طراحی و اجرا کرده است.

اما، واقعیت این است که انقلاب آرام ارمنستان تاثیر خود را بر اذهان مردم جمهوری آذربایجان برجای گذاشته و موجب شکل گیری حرکتی آرام در این کشور نیز شده است. اکنون سوال این است که آیا نظام سیاسی جمهوری آذربایجان خواهد توانست این حرکت آرام تاثیرپذیرفته از انقلاب آرام ارمنستان را مهار کند یا نه؟  واقعیت این است که تاثیر و تاثر جوامع آذری و ارمنی و گرجی قفقاز بر یکدیگر موضوعی تاریخی است و پیشینه طولانی دارد و صرفا به تاثیر  تحولات اخیر ارمنستان بر جمهوری آذربایجان خلاصه نمی شود که بتوان با حرکت های سیاسی به راحتی از آن جلوگیری کرد. زیرا، تاثیرگذاری و تاثیرپذیری این جوامع از یکدیگر، پدیده ای اجتماعی است که صرفا با اتکاء به سیاست نمی توان آن را درک کرد یا از بین برد. به گونه ای که اکنون پس از گذشت بیش از سه دهه از شروع دشمنی و جنگ میان جمهوری آذربایجان و ارامنه قره باغ و ارمنستان ، تاثیرگذاری و تاثیرپذیری اجتماعی و سیاسی و فکری دو طرف بر یکدیگر باقی مانده است و جنگ و خصومت میان آنها نیز مانع از تعامل فکری شان نشده است.

از سال گذشته به این سو نیز بسیاری از روشنفکران و روزنامه نگاران و تحلیلگران و مردم عادی جمهوری آذربایجان پس از تحولات ارمنستان همواره این موضوع را مطرح می کنند که اگر بخش قابل توجهی از مردم ارمنستان در حرکت اعتراض آمیز آرام توانست به عمر حکومتی که از جانب مخالفان به فساد مالی و اداری و ناتوانی در حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم و انحصارگری سیاسی متهم می شد، پایان دهد، چرا چنین تحولی در جمهوری آذربایجان قابل تحقق نباشد؟ بخصوص که عقب ماندن از چنین تحولی در جمهوری آذربایجان به لحاظ غرور ملی در مقابل ارمنستان نیز سوال برانگیز و تحقیرآمیز تلقی شده است. علاوه بر مساله غرور ملی و  پیشینه دیرینه تاریخی ، یکی دیگر از مهمترین عوامل افزایش تاثیرگذاری و تاثیرپذیری آذری ها و ارامنه بر یکدیگر در منطقه قفقاز ، تلاش های رژیم کمونیستی شوروی برای ایجاد قرابت هایی میان این دو قوم و ایجاد امتزاج فرهنگی میان آنها به نفع ارامنه و با تغییر فرهنگ آذری ها بوده است. گرچه، در دوره پساشوروی، مردم جمهوری آذربایجان با روی آوردن به احیای اسلام در کشور خود ، برای استقلال فکری و مذهبی  و بازگشت به ریشه های دینی و اعتقادی و اندیشه ای و شیعی  خود کوشیدند و تا حد زیادی نیز  در این زمینه نیز موفق شده اند، اما نظام سیاسی جمهوری آذربایجان با تداوم سیاست های فکری و اندیشه ای شوروی بخصوص در حوزه مقابله با دین و ترویج گونه ای دیگر از آتئیسم و لائیسم و چندفرهنگ گرایی ، خود به مانعی در مقابل جریان احیای فکری و اندیشه ای و دینی مردم جمهوری آذربایجان تبدیل شده است و از این نظر، برغم دشمنی ظاهری با  ارامنه ، در حقیقت به نفع برتری فکری و جریان سازی نظری ارامنه در جمهوری آذربایجان عمل کرده است. بنابراین ، یکی از عوامل تاثیرگذاری و الهام بخشی انقلاب آرام ارمنستان بر جریانات و تحرکات سیاسی اخیر در جمهوری آذربایجان نیز رویکردهای فکری ضددینی نظام حاکم بر جمهوری آذربایجان بوده است. چنانکه امروز بارزترین جریانات سیاسی که به صراحت از الگوبرداری از انقلاب آرام ارمنستان برای تغییر وضعیت در جمهوری آذربایجان سخن می گویند، جریانات سیاسی مخالف و غربگرایی هستند که به لحاظ مشرب فکری و اعتقاد به آتئیسم و لائیسم و چندفرهنگ گرایی اساسا تفاوتی با نظام موجود و حزب حاکم ندارند و نزاعشان با حکومت ” حزب ینی آذربایجان” فقط بر سر کرسی قدرت است. البته، در کنار جریان سیاسی مخالف و غربگرا  در جمهوری آذربایجان، جریان بسیار قدرتمند مخالفان و شیعی در جمهوری آذربایجان وجود دارد که آلترناتیو اصلی برای نظام سیاسی کنونی جمهوری آذربایجان محسوب می شود. گرچه اغلب چهره ها و گردانندگان این جریان قدرتمند مخالف از جمله رهبران “حزب اسلام” ، ” جنبش اتحاد مسلمانان” ، ” ” اتحادیه ارزش های ملی و معنوی” و روحانیون جریان ساز در جمهوری آذربایجان طی سال های اخیر همگی دستگیر و زندانی شده اند تا جریان رقیب دینمدار در جمهوری آذربایجان نتواند در مقابل نظام سیاسی لائیک این کشور رشد کند و شکوفا شود.

 با وجود زندانی بودن تقریبا تمامی رهبران جریان مخالفان دیندار نظام سیاسی در جمهوری آذربایجان، بدنه این جریان توانسته است به نوعی ائتلاف و هماهنگی با جریان مخالفان سیاسی غربگرا و لائیک برسد و هم اکنون دو ستون اصلی اعتراضات به دولت الهام علی اف را همین دو جریان تشکیل می دهند. این جریان ها صرف نظر از تفاوت های فکری و اندیشه ای و شیوه های سیاسی شان، هر دو  تاکید دارند که اگر جنبش ” گام من” در ارمنستان توانست در حرکتی اعتراض آمیز و مسالمت جویانه و با اتکاء به حمایت های فکری و تبلیغاتی غرب و با استفاده از نارضایتی مردمی از فساد  اداری و مشکلات معیشتی ، حکومت را در ارمنستان تغییر دهد، چرا  جنبش اعتراضی  در جمهوری آذربایجان که وضعیت تقریبا مشابهی دارد، نتواند به هدف مشابه دست یابد؟ در این حرکت، حتی از شیوه های مسالمت جویانه “گام من” نیز الگوبرداری می شود. اما، حکومتی که در جمهوری آذربایجان قدرت را در اختیار دارد، به هیچ وجه قصد ندارد از شیوه مدارای حکومت سرژ سرکیسیان، حاکم پیشین ارمنستان با جنبش معترضان الگوبرداری کند و همین نیز مانع از جریان روان و آسان ابراز مخالفت ها در جمهوری آذربایجان برخلاف ارمنستان می شود. البته، طی مدت 9 ماه گذشته الهام علی اف، رییس جمهوری آذربایجان الگوبرداری هایی از نیکول پاشینیان، نخست وزیر برآمده از انقلاب آرام ارمنستان کرده است که اعزام “حیدرعلی اف” دوم ( فرزند الهام علی اف) به خدمت سربازی پس از اعزام پسر نیکول پاشینیان به خدمت سربازی از آن جمله بوده است. بجز این قبیل تشابهات در امور سطحی و رفتارهای نمایشی، تفاوت های رفتاری عمیق صاحبان قدرت در جمهوری آذربایجان و ارمنستان در خصوص نحوه تعامل با مخالفان، مانع از این می شود که تاثیرگذاری انقلاب آرام ارمنستان بر حرکت های اعتراض آمیز در جمهوری آذربایجان مسیری هموار را بپیماید. به نحوی که فرمانداری باکو پس از مشاهده حضور گسترده ناراضیان در تجمع 19 ژانویه در استادیوم محصول باکو، با درخواست مجوز ” شورای مخالفان” برای برگزاری تجمع در 26 ژانویه به اشاره ژنرال میرغفار سیدوف، رییس پلیس باکو مخالفت کرد.

 اما، نهایتا ” شورای ملی” مجددا پس از گذشت حدود یک ماه درخواست مجوز تظاهرات در باکو را کرده است و ظاهرا قصد دارد به حرکت خود تا رسیدن به هدف ادامه دهد. اما، همچنان این سوال مطرح است که تاثیرگذاری انقلاب آرام ارمنستان بر جمهوری آذربایجان در همین حد  به تحرک درآوردن مخالفان باقی خواهد ماند یا اینکه تا حد نتیجه گیری از این تحرکات نیز  پیش خواهد رفت؟