اولین قتل‌عام در خاورمیانه/ سالار سیف الدینی

۲۵ فروردین, ۱۳۹۸
اولین قتل‌عام در خاورمیانه/ سالار سیف الدینی

شرق: 24 آوریل سالروز نمادین نخستین کشتار سازمان‌یافته قرن بیستم است که منجر به پاکسازی نژادی نزدیک به 1.5 میلیون نفر در ارمنستان غربی یا شرق آناتولی شد.

این پروژه در سال‌های آخر امپراتوری عثمانی پیامدهای سیاسی، اجتماعی و حتی ژئوپلیتیکی داشت که در تعیین مرزهای جدید بی‌تأثیر نبود.

ابعاد حقوقی این واقعه که پیش‌زمینه‌ای تجربی برای هولوکاست، کشتار کردها و شیعیان در عراق و سایر پاکسازی‌ها بود؛ تا به امروز گریبان‌گیر عاملان آن است. این نسل‌کشی بی‌رحمانه علاوه بر اینکه دموگرافی طبیعی خاورمیانه را تغییر داد، جسارت کافی به مستبدان آینده در منطقه مانند صدام برای کشتار کردها و شیعیان داد.
وجدان جمعی ترکیه، مدت‌ها است که درباره این تراژدی تاریخی حساس شده و زمزمه‌های جدی مبنی بر عذرخواهی از ارامنه در قالب کمپین‌های مختلف آغاز شده است. «حسن جمال» نوه پسری جمال پاشا از سران دولت عثمانی یکی از سه عامل اصلی این نسل‌کشی، نمادی از وجدان آزرده ترک‌ها در برابر این جنایت است. او با نوشتن کتابی با عنوان «نسل‌کشی ارامنه» سعی کرده است بخشی از آمال و رنج‌های تاریخی را التیام دهد.
بسیاری از روشنفکران، نمایندگان مجلس و روزنامه‌نگاران ابراز تأسف و شرمندگی کرده‌اند. رجب طیب اردوغان در 23 آوریل 2014 با انتشار بیانیه‌ای هرچند از عنوان نسل‌کشی استفاده نکرد؛ اما از این واقعه رسما عذرخواهی کرد. به‌هر‌حال وجدان ملی ترک‌ها از این جنایت دولتی آزرده شده و انتظار می‌رود ترکیه در سال‌های بعدی گام‌های مثبت‌تری در‌این‌باره بردارد. ترکیه دارای یکی از پیشروترین جوامع مدنی در منطقه است و همین خصلت باعث شده دینامیسم‌های داخلی آن مانند چراغی در تاریکی عمل کند. همین ویژگی است که ترکیه را با کشورهایی مانند عراق متفاوت کرده و یک سر‌و‌گردن فراتر قرار داده است؛ اما آنچه ژنوساید را برای مردم منطقه خاورمیانه مهم می‌کند، دو نکته اساسی است:


نخست اینکه جنایت ژنوساید اولین گام برای کشتار و پاکسازی نژادی از سوی عده‌ای افراطی در حکومت اتحاد و ترقی (دهه پایانی عمر عثمانی) بود که خاورمیانه را برای خشونت‌های مذهبی و قومی بعدی آماده کرد؛ بنابراین تقبیح مستمر و بدنامی «ایدئولوژی و عاملان» این جنایت، فارغ از وابستگی ملی‌شان جوامع را برای مدارا و هم‌زیستی بیشتر آماده و تضمین می‌کند تا شاید خاورمیانه، در برابر ذهنیت و گفتمان افراط‌گری تا اندازه‌ای بیمه شود.
نکته دوم آسیبی است که کشور و مردم ایران از این واقعه متحمل شدند. در تاریخ آمده است که دیگر اتباع مسیحی عثمانی (موسوم به جیلوها) پس از مشاهده کشتار ارامنه، دست به شورش زده و از حکاری به سمت شمال‌غرب ایران حمله کرده و در نتیجه ستم‌هایی به مردم آذربایجان وارد کردند. دولت عثمانی بدون آنکه مسئولیت رفتار اتباع خود را بپذیرد، چشم خود را بر رفتار آنها بست


همین نکته نشان می‌دهد که امنیت کشورمان تا چه حد متأثر از حاشیه بیرونی مرزهاست و سرریز اتفاقاتی از این دست چگونه می‌تواند امنیت ما را تحت تأثیر خود قرار دهد.


 
البته ایران در آن دوران روزگار بی‌دولتی را در سال‌های پایانی قاجاریه سپری می‌کرد؛ اما امروز کشور ما قدرتمند است و قادریم با چشم باز رخدادهای اجتماعی و سیاسی جدار بیرونی مرزهای خود را دنبال کرده و تمهیدات پیشگیرانه برای جلوگیری از رخدادهای مشابه اتخاذ کنیم.

25 فروردین 98

 

http://www.sharghdaily.ir/fa/main/detail/218770/%D8%A7%D9%88%D9%84%D9%8A%D9%86-%D9%82%D8%AA%D9%84%E2%80%8C%D8%B9%D8%A7%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%A7%D9%88%D8%B1%D9%85%D9%8A%D8%A7%D9%86%D9%87