وب سایت خبری- تحلیلی اروم‌نیوز ضمن انتشار یک گزارش به انتقاد شدید از بنیاد فرهنگ،هنر و ادب آذربایجان در ارومیه پرداخت. به گزارش آذریها این بنیاد که قرار بود، تبدیل به کانونی جهت گسترش فرهنگ شود، این روزها، ماهیت ضد فرهنگی به خود گرفته است.
به گزارش آذریها به نقل از اروم نیوز، این سوال از حدود مهر ماه سال ۹۵ تقریبا همزمان با افتتاح دفتر «بنیاد فرهنگ، هنر و ادب آذربایجان» با اقدام و حضور استاندار آذربایجان غربی و یکی از افراد سیاسی معروف در ارومیه، در ذهنهای پرسشگر رسانه ای و فرهنگی این شهر شکل گرفت که این بنیاد کارش در ارومیه چیست؟ اساسنامه اش چیست؟ متولی و مسئول و کارگزارانش کیانند؟
مدتی هم البته همینطور بی متولی و بی مسئول خاص رها شده بود و سوالها بی پاسخ ماند. یک شورای سیاستگذاری هم برای این بنیاد متشکل از اشخاصی شبه فرهنگی البته تعیین و با هارت و پوت خاص رسانه ای شد که بیشتر جنبه تبلیغی و پرستیژی برای افراد شورا داشت و فاقد هر گونه خاصیت دیگری بود! هر چند البته اعضای شورا افراد موجهی هم هستند و ما کاری به شخصیت فرهنگی یا ادبی و احتمالا علمی ایشان نداریم!! اما اینکه در این بنیاد چه کاره اند؟ سر پیاز تصمیم گیری اند یا ته آن؟ … هنوز معلوم نشده است.
اما از اولین ایام نصب یک نفر متولی غیر فرهنگی از سوی استاندار محترم بر این بنیاد، تردد هدفدار و رفت و آمد مرموز و ساکت افراد قومیتگرای تجزیه طلب و معاند نظام به دفتر این بنیاد در مدرسه تاریخی هدایت ارومیه آغاز شد! البته اغلب به دعوت رییس و متولی بنیاد انجام می شد! و همین افراد معاند نظام و تجزیه طلب، در محافل درونی خود دلشان خوش بود و اظهار هم می کردند که از ایشان به عنوان نخبگان فرهنگ و هنر و ادب و مسایل آذربایجان در ارومیه به بنیاد دعوت می شود و ایشان برای رییس محترم بنیاد نقطه نظرات فرهنگی و علمی خود را پیشنهاد می کنند!! و رییس محترم هم با سعه صدر استقبال می کند!
همین اتفاقات در دفتر بنیاد فرهنگ و هنر و ادب آذربایجان در ارومیه، مسیر و هدف از تأسیس این بنیاد را برای چشمهای بیدار و گوشهای تیز و حساس نشان می داد و اینکه دستهای دیگری پشت پرده بنیاد طراحی می کردند و می کنند و بر اعضای بی محل و بی خبر – و البته فرهنگی!! – شورای سیاستگذاری بنیاد و حتی بر استاندار و دیگر افراد مدیریتی شاخص در شورای سیاستگذاری بنیاد در ارومیه همین دستها و مغرهای پشت پرده مدیریت می کردند و می کنند!
بارها تذکرات رسانه ها و دلسوزان آگاه هم متاسفانه نتوانست در استاندار محترم و افراد دخیل در نوشت این بنیاد، کارگر شود و در نتیجه بنیاد فرهنگ و هنر و ادب آذربایجان در ارومیه با هزینه بیت المال مردم ایران، چتری برای حمایت از قومیت گراهای معاند نظام و تجزیه طلب شد.
حتی با کمال تاسف نام این بنیاد حامی جریان قومیت گرایی، در کنار اسامی رسمی و موجه اداری نظام و کشور قرار گرفت در کنار نام و آرم اداراتی مثل اداره کل فرهنگ و ارشاد، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و دانشگاه و … قرار گرفت و سعی شد به این طریق به بنیاد حامی جریان قومیتگرایی رسمیت و وجهه داده شود. با این تفاصیل ولی نمودی آشکار از اهداف پشت پرده و هدایت شده این بنیاد جلو چشم مردم نبود و نمی شد صریحا گفت که ماهیت این بیناد در ارومیه چیست. تا اینکه در همین سال ۹۶ دستهای طراح پشت پرده تصمیم گیریهای بنیاد، در دو سه برنامه فرهنگی و شبه فرهنگی، آشکارا و هدف بنیاد رونمایی گردید!
اخیرا مراسمی برای بزرگداشت یکی از هنرمندان بنام استان در یکی از بیمارستان های ارومیه گرفته شد و دعوتنامه اش از سوی همین بنیاد فرهنگ و هنر و ادب آذربایجان با امضای رییس آن به روسای ادارات رفت که در سربرگ بنیاد، نام رسمی بنیاد (بنیاد فرهنگ و هنر و ادب آذربایجان) به ترکی آذری مرسوم در باکو آمده بود بدون متن ایرانی و فارسی و رسمی و مصوب آن، با این عبارت: «غربی آذربایجان مدنیت، اینجه صنعت و ادب اوجاغی!»
اسمی که در هیچ جای ایران و در استانهای آذربایجان غربی و شرقی و اردبیل مرسوم و متعارف نیست! و چنین تداعی می شد که این اداره مال جمهوری آذربایجان است نه ایران! و در باکو هست نه ارومیه!
آخر یکی در بنیاد آذربایجان نگفت که عبارت «مدنیت، اینجه صنعت و ادب اوجاغی» در ایران اصلا معنی ندارد؟! آن هم حتی بدون اشاره به نام اصلی آن به زبان فارسی (بنیاد فرهنگ و هنر و ادب آذربایجان)!
این اولین رونمایی از جریان فعال پان ترکیسم در لای پوست بنیاد فرهنگ و هنر و ادب آذربایجان غربی در ارومیه بود!
رونمایی دوم از اهداف قومیت گرایی بنیاد در شهریور ماه همین سال و در آستانه عید غدیر در مدرسه هدایت ارومیه یعنی محل اداره بنیاد آذربایجان در قالب مراسمی به مناسبت فرا رسیدن عید غدیر در حضور رییس و برخی اعضای شورای سیاستگذاری بنیاد اتفاق افتاد که مشتمل بر برنامه های مختلف از شعر و موسیقی و سخنرانی بود.
اما نکته حائز اهمیت این مراسم، سخنرانی یکی از پان ترکیستهای کمونیست و قومیتگرای تندرو به اسم (ک. گ) در این مراسم بود! موجب تاسف نیست واقعا که یک کمونیست معلوم الحال که خودش هم آشکارا به کمونیست بودن و پان بودنش همه جا اعتراف و ارزشهای دینی و معنوی را مسخره و نسبت به ارزش های نظام جمهوری اسلامی اظهار نفرت می کند و پرونده اش برای هیچ صغیر و کبیری مخفی نیست؛ از سوی رییس بنیاد آذربایجان غربی برای سخنرانی در مراسم عید غدیر دعوت شده بود؟!!
این سخنران معلوم الحال که پارسال کتابی ترکی در تمسخر عاشورا و ارزش های دینی و در تمجید از کمونیست های اعدامی ، در تبریز چاپ کرد و در کتابخانه مرکزی ارومیه برای همان کتاب رونمایی گذاشتند و چون گند کار بالا آمد و ماجرا علاوه بر سایت های محلی، حتی به خبرگزاری های رسمی و بزرگ کشوری کشیده شد و امتیاز چاپ مجدد کتاب لغو شد.
اکنون آیا مسخره نیست که همان شخص به دعوت رییس بنیاد آذربایجان در ارومیه، در پوشش مراسم عید غدیر، برای سخنرانی دعوت می شود تا اهداف قومیتگرایی بنیاد را بازگو کند؟!!
آن شخص در این مراسم سخنانی را در راستای اهداف قومیتگرایی بنیاد آذربایجان گفت .(فیلمبرداری و عکسبرداری کامل مراسم از اول تا آخر از سوی بنیاد انجام گرفته و در آرشیو بنیاد لابد به عنوان افتخارات بنیاد موجود است!!)
فقط یک نکته اساسی ناگفته نماند که این سخنران کمونیست و قومیت گرا در همین مراسم عید غدیر بنیاد آذربایجان در ارومیه، گفت: «چرا در این ۳۰ سال گذشته نام اصلی “اورمیا” به خودش برنگشته؟ چرا “اورمیا” به اهالی آن بر نمی گردد؟ چرا رییس بنیاد کارگروه هایی را برای جمع آوری و تنظیم و نشر فرهنگ خودمان تشکیل نمی دهد؟ ما از ایشان انتظاراتی داریم …»
خب، حالا شما پیدا کنید پرتقال فروش را!! … آخر این ، به مراسم عید غدیر چه ربطی دارد؟!
لابد باید استاندار محترم پاسخ دهد یا شورای سیاستگذاری بنیاد؟ یا رییس بنیاد؟ و یا فلان تشکیلات و نهاد ناظر بی خاصیت و بی مسئولیت …؟!
یک مراسم قابل قبول دیگر هم در دهه آخر شهریور در ارومیه قرار است برپا شود که دعوتنامه اش دو امضایی است، یکی مدیرکل ارشاد و دومی رئیس مرکز رسمی و دولتی قومیت گرایی در ارومیه یعنی همان بنیاد فرهنگ و هنر و ادب آذربایجان غربی که انسان از دیدن این دعوتنامه دو امضایی با شکل و شمایل و رنگ خاص خود یاد چک های دو امضایی شرکتها و ادارات می افتد!!…
نکته آخر اینکه استاندار محترم آذربایجان غربی در دولت یازدهم موسوم به دولت تدبیر و امید، با تاسیس این بنیاد مثلا فرهنگ و هنر و ادب آذربایجان غربی در ارومیه و با تیم و شورایی که برای اداره آن تعیین کرد، چه گلی بر سر فرهنگ و هنر و ادب این دیار زد؟
ما که می دانیم استاندار محترم اصلا اهل این بازی ها نبود و نیست، پس با تلقین و وسوسه های چه مشاوران آب زیرکاهی؛ با تدبیر قومیت گرایی چه فرصت طلبانی و با طناب امید چه راهزنانی به ته این چاه ویل افتاد؟ الله اعلم
ما همین قدر می دانیم و می بینیم که شهر ارومیه شهر هرت شده، شهر گانگسترهای شرور قومیتگرایی معاند نظام در زیر چتر حمایتی دولتی های رسمی از قبیل استانداری و ارشاد و شهرداری و حتی «و غیره»!
