تداوم نفرت پراکنی نشریه آغری

۱۱ خرداد, ۱۳۹۴
تداوم نفرت پراکنی نشریه آغری

نشریه نفرت پراکن آغری یکبار دیگر با مضمون های نژادپرستانه و قومی منتشر گردید. به گزارش وب سایت خبری- تحلیلی «آذریها» نشریه «آغری» شماره 159 آغری یک بار دیگر با نوشته هایی در راستای تحقیر و توهین به ارزش های کشور، شهروندان کُرد و تحریف تاریخ منتشر گردید. این نشریه در حالی از یارانه های سخاوتمندانه دولتی بهره می برد علیه دولت و کشور ایران مطالب متعددی را منتشر کرده است و هوشنگ عطاءپور معاون اجتماعی فرهنگی استانداری آذربایجان غربی سردبیر و مدیر مسئول سابق آن می باشد.

•    نگاهی به محتوا:

در سرمقاله این شماره از آغری در پوشش بحث زبان مادری بسیاری از ارزشهای کشور از جمله مولفه های وحدت ملی زیر سوال برده شده و نویسنده در پایان ادعا کرده گریزی به جنگ های ایران و روس و تجزیه 17 شهر قفقاز از ایران زده و نوشته است:
« تجزیه تلخ آذربایجان [نه ایران] نتیجه سیاست‌های غلط دولتمردان در تهران بود. با این سیاست‌های غلط دولت مرکزی، آذربایجان تکه تکه شد. این اصفهان نبود که تکه تکه شد، این آذربایجان بود که مسکو-تهران پاره‌پاره‌اش کرد»
گفتنی است دستگاه تحریف گری تاریخی در باکو مدعی است که یک کشور دوفاکتو و نیمه مستقل آذربایجان وجود داشت که کشورهای ایران و روسیه تزاری به آن «حمله» برده و هر یک بخش هایی از آن را اشغال کرده اند.  این روایت سراسر دروغ با نادیده انگاشتن روند جنگ های ایران و روس و در نتیجه نادیده گرفتن متن قراردادهای گلستان و ترکمنچای قصد دارد برای القای حس ملی به شهروندان باکو، سابقه تاریخی- سیاسی برای کشور جدیدی که به نام ج.آذربایجان تشکیل شده است ، بتراشد.
در چنین شرایطی امتداد همین گفتمان در شهرها و استان های مرزی که از طریق سرویس های امنیتی و واسطه گری امثال «صابر رستمخانلی» آغاز به کار کرده اند، قصد تلقین و ترویج «خزنده و آرام» همین تحریفات را دارند.
این جمله کوتاه و رندانه که در قالب مقاله ای با موضوع زبان مادری منتشر شده است نشان دهنده استفاده ابزاری جریان نفرت قومی از مسئله زبان و سیاسی شدن آن است. آنها هنوز هیچ نشده، از طریق طرح این موضوعات برای تضعیف کشور و حرکت دادن اقوام به سمت تجزیه طلبی و منافع دولت باکو استفاده می کنند، به طریق اولی مشخص است که در صورت تحقق چنین خواسته هایی از کلاس های درس زبان محلی در راستای چه آماج ضدملی بهره برداری خواهد کرد.

نویسنده می گوید:

« تجزیه تلخ آذربایجان نتیجه سیاست‌های غلط دولتمردان در تهران بود. با این سیاست‌های غلط دولت مرکزی، آذربایجان تکه تکه شد. این اصفهان نبود که تکه تکه شد، این آذربایجان بود که مسکو-تهران پاره‌پاره‌اش کرد»

اولا: این آذربایجان نبود که تجزیه شد، بلکه کشور ایران بود که تجزیه گردید و بخش شمال رود ارس (آران و نه آذربایجان) به قهر و جبر اشغال و با قراردادهای ترکمنچای و گلستان صورت شبه قانونی پیدا کرد. بنابراین آذربایجان تکه تکه نشد. در هیچ کجای معاهده گلستان و ترکمنچای نیز نامی از «آذربایجان» برده نمی شود. اما نویسنده به تبعیت از تحریف گران در باکو قصد دارد به خواننده تلقین نماید که «آذربایجان واحد» مورد تعرض دو طرف قرار گرفت .
دوم : نویسنده در جمله آخر «حرف دل» خود را می زند و می گوید «مسکو و تهران آذربایجان را تکه تکه کردند».
 مردم و دولت ایران در جنگ های در مقام «دفاع» بودند نه تهاجم ، اما نویسنده بی انصاف با وجود آگاهی از حقیقت، چنین وانمود می کند که ایران و روس به آذربایجان حمله کرده و هر کدام حصه ای از آن را به تملک در آورده اند!
ادعای دوپاره شدن آذربایجان تقلیدی از ادعای چهارپاره شدن کردستانمی باشد. تروریست های مدعی کردستان نیز معتقدند که سرزمین واحد کردستان توسط چهار دولت به اشغال درآمده تقسیمات امروزی را نمی پذیرند، در نتیجه در ادبیات خود مثلا برای اشاره به کردستان ایران از عبارت «شرق کردستان» استفاده می کنند.
آغری در بخشی دیگر به مطلبی با عنوان «بوزقوردلار و مانقوردلار» (گرگ های خاکستری و خائنین) می پردازد. این نوشته که به قلم حسین فیض الله وحید نوشته شده است، قصد دارد، پروژه دشمن سازی از خودی هایی که معتقد به قوم گرایی نیستند را پیگیری نماید.
در گفتمان قومی پان ترکی، مانقورد کسی است که اصلیت خود (گرگ بودن ) را فراموش کرده و آن را انکار می کند. می توان گفت مانقورد، واژه ای معادل «جاش» است که قوم گرایان کُرد از آن استفاده می کنند. این اصطلاح با هدف ایجاد فشار اجتماعی و کلیشه سازی از شهروندانی که حاضر به پذیرش توهمات پان ترکیستی نشده اند، تکرار می شود. جریانهای فرقه »هر کس» را که بیرون از دستگاه گفتمان «فرقه» قرار گیرد «غیر خودی» حساب می کنند.
این نشریه از مفهوم دیگری به نام «غرب آذربایجان» استفاد می کند. جریان قوم گرا تقسیمات کشوری جمهوری اسلامی ایران را نمی پذیرد و استان آذربایجان غربی را «غرب آذربایجان» می نامد.
در بخش های دیگر نشریه مطالب متعددی در راستای کردستیزی و ارمنی ستیزی منتشر شده است که جا دارد مورد تحلیل محتوایی قرار گیرد.
در پایان این بخش باید گفت که حرکت قومی در آذربایجان غربی به شدت تحت تاثیر جریان قوم گرایی کرد قرار گرفته است و خود را موظف به گفتمان سازی در برابر آن می بینید. به همین دلیل است که تنها در همین شماره به چند گرته برداری از تفکرات تروریست های مدعی کردستان می توان برخورد کرد:

1- آذربایجان دو پاره شده در برابر اصطلاح چهارپاره کردستان
2- اصطلاح بدعت آمیز «غرب آذربایجان» در برابر اصطلاحاتی چون «شرق کردستان»، «غرب کردستان» و الخ.
3- تاکید بر اصطلاح «مانقورد» یعنی فرد آذربایجانی که به پان ترکیسم/ پان آذریسم بی اعتناء بود و به کشور خود وفادار است در برابر اصطلاح «جاش» که در بین تروریست های مدعی کردستان متداول است.

 

 

•    علل و زمینه های اداری:
اما باید پرسید چرا قوم گرایان به این اندازه از بی پیروایی رسیده اند که علنا در نشریات خود شهروندان وفادار به ایران را «متهم» و «تحقیر» می کنند؟ کار به جایی رسیده است که این نشریات به راحتی ارکان کشور از جمله تمامیت ارضی، مسلمات تاریخی یا وفاداری به کشور را زیر سوال می برد. یا بخش دیگری از شهروندان (کردها) را مهاجر و بیگانه می نامد.
آگاهان و روزنامه نگاران ارومیه، معتقدند مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی یعنی حجت الاسلام محمد کریمی در این خصوص مقصر است.  جالب اینجا است که نشریه آغری به همراه نشریه نوید آذربایجان (دیگر نشریه قوم گرای استان) در جشنواره مطبوعات 1393 در لیست اولیه نامزدهای جایزه همبستگی و اقوام قرار گرفته بودند! که در نهایت با درایت ها و رایزنی هایی، از این لیست حذف شدند و الا امروز ادعای همبستگی ملی همین نشریات با استناد به دریافت جایزه دولتی گوش فلک را کر کرده بود. باید پرسید چه کسی مسئول حضور این دسته از نشریات نفرت پراکن در لیست مزبور بود؟ چه کسی قصد داشت به دلیل نفرت پراکنی قومی این نشریات را تشویق کند؟ و در نهایت چه کسانی نشریه توقیف شده «نوید آذربایجان» به جرم نفرت پراکنی قومی را یکبار دیگر به صورت غیرقانونی احیاء کرد؟

متاسفانه یکی از مسئولین بلند پایه اداره فرهنگ استان آ.غ در پی انتشار یکی از نامه هایی آن اداره کل مبنی بر تخصیص سهمیه کاغذ برای روزنامه قوم گرای نوید آذربایجان در وب سایت «آذریها»، بجای پی گیری موضوع و قطع حمایت از این نشریات،  دستور مراقبت بیشتر از نامه ها و مکاتبان آن اداره را صادر کرده است. متاسفیم که این مدیر روحانی به جای بررسی اصل موضوع سعی در پوشاندن آن دارد.

•    منابع مادی نشریات قومی
نشریات و مطبوعات قومی جزو ژانری از رسانه ها هستند که خواسته و ناخواسته حمایت خوبی از جانب دستگاههای دولتی متوجه آن ها می شود. اگر شما نشریه ای قومگرا را اداره می کنید که خواستار کشت و کشتار و جنگ داخلی در ایران است، می توانید به کسب کمک های شایان مادی در سایه «جهالت و غفلت» مدیران کشور امیدوار باشید.
در سال 1392 یارانه شصت میلیون ریالی برای نشریه آغری که فقط 11 بار در سال منتشر شده بابت شش ماهه نخست پرداخت گردید.
در همین سال یارانه ده میلیون ریالی برای نشریه نوید آذربایجان که فقط 4 بار در کل  سال  منتشر شده است بابت شش ماهه نخست پرداخت گردید.
نشریه آغری برای «سه ماهه نخست» سال 1393 که عملا دو شماره (اردیبهشت و خرداد) در این سه ماه منتشر کرده بود، بیش 2 میلیون و پانصدهزار تومان یارانه از اداره ارشاد دریافت کرده است. این در حالی است که آغری دو هفته نامه بوده و انتشار نامرتب آن خلاف قانون مطبوعات است.
البته نشریه آغری خوش شنانس تر از آنی است که فکر می کنیم زیرا در بین خیل کثیر نشریات، جزو معدود نشریات محلی بود که موفق به اخذ یارانه ای از اداره ارشاد تحت عنوان «هزینه بیمه» شش ماه اول سال 1393 به مبلغ پنجاه و نه میلیون و پانصدوهفتادو سه هزار و چهارصد ریال (نزدیک به شش میلیون تومان) شده است. جالب توجه اینکه آغری در شش ماه نخست 1393 فقط چهار شماره (اردیبهشت، خرداد، تیر، مرداد) منتشر کرده بود. در لیست گیرندگان این یارانه به نشریاتی مانند روزنامه ایران، جوان، ابتکار، آسیا،شرق،مردسمسالاری، همشهری، قدس ، وب سایت های الف، ایسنا، رجانیوز، و… بر می خوریم.
در ادامه همین کمک ها، آغری بابت «یارانه بیمه سه ماهه پائیز» 1393  مبلغ صدوبیست و هفت میلیون و هشتصد و هفتادویک هزاروصد ریال (12 میلیون 700 هزار تومان) دریافت کرده است. مدیران این روزنامه در این سه ماهه فقط 1 شماره از نشریه را آن هم در مهر ماه منتشر کرده بودند.

بخشی از یارانه دریافتی دو هفته نامه آغری – 1393

یارانه سه ماه اول 1393 …. عملا 2 شماره …..2535456 تومان
    

یارانه بیمه شش ماه 1393 …. عملا 4 شماره…..5957340 تومان
    

یارانه بیمه سه ماه پائیز 1393  ……  عملا 1 شماره …….12787110 تومان
    

مجموعا
    

7 شماره در 9 ماه نخستسال 1393   ……21279906 تومان
    

*توضیح: 1-یارانه های عادی سال 1393 تنها تا سه ماه نخست سال در وب سایت معاونت مطبوعاتی منتشر شده است.

           2- جدول بالا شماره های عملا منتشر شده آغری را مد نظر دارد هر چند سایت معاونت مطبوعات مثلا 6 شماره  برای سه ماه اعلام کرده است که حقیقت ندارد.

اهمیت و میزان این کمک های مالی هنگامی مشخص می شود که در مقایسه با سایر نشریات محلی قیاس شود. برای نمونه روزنامه های طرح نو- تبریز و آراز آذربایجان- ارومیه به نسبت تعداد شماره منتشر (که روزانه است) و مبالغی کمتر دریافت کرده اند که در وب سایت معاونت امور مطبوعاتی وزارت فرهنگ موجود است.
شایان ذکر است وب سایت معاونت مطبوعاتی ارشاد تنها فهرست یارانه های سه ماه نخست مطبوعات 1393 را در پایگاه اینترنتی خود قرار داده است. اگر تصور کنیم که روزنامه آغری هر سه ماه یک بار 2میلیون و پانصدهزار تومان یارانه دریافت کرده است، باید یارانه عادی این دو هفته نامه را در سال 1393 ده میلیون تومان محسوب کنیم که با احتساب بقیه چیزی نزدیک به 30 میلیون در سال خواهد شد. این رقم جدای از مبالغ دریافتی بابت آگهی های مناقصه ای است از طرف دستگاههای دولتی استان دریافت می نماید.

در مجموع این نشریه در سال 1393 چیزی حدود 30 میلیون تومان برای گسترش گفتمان تجزیه طلبی، افزایش شکاف های قومی و آماده سازی جنگ قومی در منطقه از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرده است. آگهی های مناقصه، تبلیغات، رپورتاژ آگهی و… در این مبلغ محاسبه نشده است.

جهت بررسی بیشتر مراجعه کنید به سایت معاونت مطبوعاتی.

•    در پایان:

جناب آقای جنتی وزیر ارشاد باید توجه داشته باشند که در ابقای محمد کریمی مدیرکل اداره فرهنگ ارومیه مسئولیت دارند و این مسئولیت ، مسئولیتی ملی است. متاسفانه با ابقای این فرد در سمت خود مشکلات ما در عرصه مطبوعات استان افزایش پیدا کرده است.

از سوی دیگر با انتصاب افرادی مشکوک به قوم گرایی در استانداری، مافیایی از مدیران پان ترکیست در سطح استان شکل گرفته است که این موضوع برای آینده کشور و امنیت ملی بسیار خطرناک است.
شورای عالی امنیت ملی به عنوان عالی ترین نهاد کنترل کننده و ناظر باید به این مسلئه ورود کرده و در غفلت و چشم پوشی اداره فرهنگ و ارشاد استان، دادستان ها، سایر نهادهای ذیصلاح تکلیف نشریاتی مانند آغری، نوید آذربایجان و آنا وطن را که به صورت «مستمر» از قانون مطبوعات تخلف کرده و در پی نفاق افکنی قومی هستند را مشخص نماید.

اگر این مسئله امروز و از سوی دستگاههای بالادستی درمان نشود فردا شاهد بروز مشکلات قومی و منازعات زیان باری در استان خواهیم بود که قطعا به امنیت کشور لطمه خواهد زد.